ملاحظات روش شناختی در تولید علم دینی
گفتمان علم دینی با مسائل و چالش های متعددی همراه است،در این بین، علاوه بر این که الگوهای روش شناختی متعددی در این زمینه مطرح شده است، برخی ملاحظات در زمینه روش و الگوی استخراج و تولید علم دینی وجود دارد که این پژوهش، بحث از برخی از این ملاحظات را وجهه همت خود قرار می دهد.
مقدمه
پس از افول تمدن اسلامی، اندیشمندان و متفکران مسلمان، بر آن شدند که با طرح و بسط دیدگاه های خود، مقدمات تحول در اندیشه دینی را فراهم آوردند؛ بنابر این، افزون بر کاستی های علوم غیر دینی، عوامل دیگری در تسریع حرکت اسلامی سازی علوم، موثر بود که یکی از آن ها، ورود علوم متجددانه و غیر دینی به جوامع اسلامی بود[1]. تحول در اندیشه دینی، با الگوها و روش های متعددی پی جویی شده است و ادبیات ها و گفتمان های مختلفی در این بین وجود دارد؛ از گفتمان اسلامی سازی علوم و علوم انسانی-اسلامی گرفته تا اسلامی سازی معرفت و رویکردهای دیگری چون نظام سازی فقهی و فقه النظریه؛ یکی از رویکردهای عام در این موضوع، گفتمان «علم دینی» می باشد.در تبیین یا رد علم دینی دیدگاه های مختلفی در جهان اسلام ارائه شده است که این نظریات را می توان در چهار گروه، دسته بندی نمود: طرفداران علوم غربی و مخالفین علم دینی، طرفداران غرب ستیز علم دینی، طرفداران غرب گریز علم دینی و دسته چهارم طرفداران غرب گزین علم دینی[2] می باشند. گفتمان علم دینی با ایده ی تولید، بازسازی و احیا معرفت با رویکرد دینی شکل گرفت. گفتمان علم دینی با مسائل و چالش های متعددی همراه است، از چالش های معرفت شناختی گرفته تا مسائل روش شناختی که متفکران و اندیشمندان اسلامی لازم است هر یک از این مسائل را مورد تاکید و واکاوی قرار دهند. در این بین، علاوه بر این که الگوهای روش شناختی متعددی در این زمینه مطرح شده است، برخی ملاحظات در زمینه روش و الگوی استخراج و تولید علم دینی وجود دارد که این پژوهش، بحث از برخی از این ملاحظات را وجهه همت خود قرار می دهد.
اهتمام به مسائل و چالش های جامعه
تحول در اندیشه دینی متشکل از دو مولفه بود: اولا جایگاه جامعه و نیازهای آن اهمیت بیشتری پیدا می کرد و اصولا بسیاری از تلاش ها و دغدغه های خود را معطوف به نیازهای جامعه بشری می دانستند و از آن جهت که این متفکران، متفکران اندیشه اسلامی بودند، درصدد بوده اند که پاسخ های مورد نیاز برای جامعه را با استفاده از سنت اسلامی تامین کنند. مولفه دوم، احیاء اندیشه دینی از رهگذر پاسخ به سوال های موجود جامعه اسلامی بوده است. با این توضیح که زمانی که جامعه، شاهد پاسخگویی و کارآمدی اندیشه دینی باشد و مشاهده کند که سنت اسلامی، توان حضور فعال اجتماعی را دارد که بدین ترتیب، جایگاه و کارآمدی اندیشه دینی در عرصه اجتماعی تقویت می شود که ثمره آن، احیاء و اقبال عمومی به اندیشه اسلامی خواهد بود.بنابراین نکته، مهمترین سوالی که در بحث علم دینی وجود دارد پاسخ داده می شود؛ با این توضیح که یکی از مهمترین سوال هایی که در گفتمان علم دینی وجود دارد این است که موضوع بحث و نظام مسائل در علم دینی متشکل از چه مسائلی می باشد و اصولا در این گفتمان باید چه مسائلی را وجهه ی همت متفکران و پژوهشگران این حوزه قرار داد؟ که پاسخ این سوال این است که آغاز حرکت گفتمان علم دینی، از نیازها و مسائل اجتماعی می باشد و متفکران باید سوال و مسائلی که در عرصه های مختلف اجتماعی از تربیت و آموزش گرفته تا سیاست و اقتصاد را نقطه ی آغاز حرکت خود در بحث تولید علم دینی بدانند.
نگاه جامع نگر و منظومه ای به دین
یکی از ملاحظات روش شناختی بسیار مهم در گفتمان علم دینی، این است که اگر قرار است که بر اساس اندیشه دینی، دست به تولید علمی که برآمده از اندیشه ی دینی می باشد بزنیم، برای تحقق این امر، باید به صورت روشنمد و دقیق، به سنت اسلامی و اندیشه دینی مراجعه کرد و تمام جوانب و مسائل را مورد سنجه قرار داد چرا که اغلب قائلان به علم دینی، معتقدند یکی از عناصر و مولفه های موثر در ماهیت علم دینی، دینی بودن مبانی آن می باشد[3] و با توجه به این که این نقطه، نقطه تلاقی علم و دین می باشد، بررسی رابطه معرفت دینی و تجربی، از مهمترین دغدغه های اندیشمندان و متکفران در دو حوزه فکری و معرفتی بوده و هست[4]. یکی از ملاحظات مهم در مورد نحوه رجوع به سنت اسلامی این است که نگاه کل نگرانه و جامع نگرانه به سنت اسلامی داشت. مراد از سنت اسلامی در مرحله اول، آیات و روایات است که در مرحله بعدی می توان تولیدات فقهی، تاریخی، تفسیری و اعتقادی متفکران اسلامی را نیز بخشی از سنت اسلامی تلقی کرد.اما توضیح نگاه کل نگرانه به اندیشه اسلامی بدین معنا است که نباید نگاه جزئی و جزیره ای به آیات و روایات داشت و به صرف بررسی و مراجعه ی بخشی از آیات و روایات موجود در یک موضوع نمی توان یک حکم کلی صادر کرد. در این بین با توجه به این که الگوی مراجعه به نصوص در اندیشه اسلامی، اجتهاد می باشد و فرد مجتهد است که با تسلط به منابع اسلامی و روش های علمی و منطقی، می تواند نگاه کل نگرانه به منابع اسلامی داشته باشد و حکم توصیفی یا هنجاری که صادر می کند، از عمومیت و شمول بیشتری نسبت به اندیشه دینی برخودار باشد. نکته لازم به ذکر در این زمینه این است که اگر این نگاه کل نگرانه همراه با روش اجتهاد ترکیب شود، هر گزاره ای که نتیجه و ثمره این رویکرد باشد، از اعتبار و وثاقت بیشتری برخودار است و اعتبار علمی آن قابل ملاحظه تر می باشد و با اعتماد بیشتری می توان گزاره تولید شده را متصف به وصف دینی بودن و علمی بودن نمود.
بنابراین نگاه کل نگرانه در تولید علم دینی یکی دیگر از ملاحظات بسیار مهم در بحث های روش شناختی تولید علم دینی می باشد که نتیجه ی این رویکرد، اعتماد و وثاقت بیشتر گزاره های تولید شده در گفتمان علم دینی می باشد. در پایان نیز باید بیان کرد که علاوه بر این که گفتمان علم دینی در اندیشه اسلامی باید به صورت نظام مند بیان شود، علاوه بر این باید مکاتب رقیب که مخالف علم دینی نیز می باشند نیز به صورت نظام مند، کامل و جامع معرفی شود[5] و در طرح آن ها کاستی و سستی نداشت.
نگاه کل نگرانه به اندیشه اسلامی بدین معنا است که نباید نگاه جزئی و جزیره ای به آیات و روایات داشت و به صرف بررسی و مراجعه ی بخشی از آیات و روایات موجود در یک موضوع نمی توان یک حکم کلی صادر کرد. در این بین با توجه به این که الگوی مراجعه به نصوص در اندیشه اسلامی، اجتهاد می باشد و فرد مجتهد است که با تسلط به منابع اسلامی و روش های علمی و منطقی، می تواند نگاه کل نگرانه به منابع اسلامی داشته باشد.
منابع:
[1] حسین بستان، محمد فتحعلی خانی، و ابوالفضل گائینی، گامی به سوی علم دینی ( ۱ ) : ساختار علم تجربی و امکان علم دینی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۴)، ص1.
[2] عبدالحسین خسروپناه، مهدی عاشوری، و حمید پارسانیا، تولید و تکوین علوم انسانیاسلامی : تحریر درسگفتارهای دوره فلسفه علوم انسانی، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران (تهران: موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران،دفتر مطالعات دانشآموختگان حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۲)، ص11.
[3] رمضان علیتبار فیروزجایی، علم دینی: ماهیت و روششناسی، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۶)، ص213.
[4] محسن عباسنژاد، مجموعه مقالات علم دینی، همایش ملی پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه، بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه، و موسسه نشر شهر (تهران: سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران، موسسه نشر شهر، ۱۳۸۹)، ص7.
[5] علیاصغر خندان، درآمدی بر علوم انسانی اسلامی، دانشگاه امام صادق(ع) (تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۸)، ص29.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}